در هر زبانی کلمات سازنده یک جمله با توجه با نوع رابطه که با یکدیگر و دیگر کلمات دارند با هم متفاوت هستند رابطه هم نشینی بین کلمات و جملات با هم متفاوت است چون کلمات را می توان به شکل خطی و افقی در یک جمله در کنار هم به کار برد. همین طور می توان کلمات را به شکل افقی و عمودی به یکدیگر تبدیل نمود. برای ترجمه متون به شکل لفظ به لفظ کلمات نویسنده را نمی توان سبک او را جهت ترجمه و انتقال معنا و سبک انجام داد.
زمانی که در ترجمه متون از برابر بودن سبک صحبت می شود منظور این نیست که به هر روش ممکن بدون در نظر گرفتن زبان مقصد برای همه لغات و واژگان و جمله بندی ها نظایری را در زبان مبدا پیدا نمائیم زیرا این کار ممکن نیست و باعث مشکلات زیادی در متن خروجی خواهد داشت بلکه باید توجه داشتن تا ترجمه متون ویژگی بارز و اصلی متن اصلی را در برگیرد مترجم باید در ابتدا سبک متن مقصد را مشخص و سپس معادل های آن سبک را در زبان مبدا بیابد تا بتواند آن را به شکل خوبی بازآفرینی کند.
دو نگاه متفاوت از منظر خرد و کلان جهت سبک ترجمه متون وجود دارد. زمانی که مترجم از نگاه خرد و جزئی به سبک نویسنده نگاه می کند در واقع به جزئیات کوچک متن یعنی واحد های کوچک تر از کلمه و یا کلمات و ترکیبات لغات و به جمله ها و عبارت توجه دارد و زمانی که از منظر کلان به ترجمه متون نگاه می کند کل متن را یک واحد در نظر گرفته و بنابراین تاثیری واحد بر خواننده جهت ترجمهدر نظر می گیرد. که در واقع دیدگاه کلی و نگاه بر متن کلی تاثیر بیشتری بر بازآفرینی متن خواهد داشت. باید ترجمه متون به شکلی صورت گیرد که خواننده تاثیری مشابه متن اصلی داشته باشد بنابراین نگاه جزئی ترجمه کردن نمی تواند باعث برگردان متن به شکل مطلوب شود.